سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس سه بار بر تو خشمگین شد و درباره ات سخنی ناروا نگفت، او را به دوستی بگیر . [امام صادق علیه السلام]

گاه نوشتهای قرآنی و دلنوشته های مناجاتی

Powerd by: Parsiblog ® team.
یاد ایامی که جز محبت نبود(یکشنبه 87 آبان 12 ساعت 1:31 صبح )

یک نکته از این دفتر گفتم وهمین باشد

هوالودود

واقیموالصلواة.........

چند سطری در زمینه همین ایه  در شهر ملک پاسبان آسمان اما مت ولایت علی بن موسی الرضا ثامن الحجج (ع)

انچه که برایم بصورت خاطره در ذهنم باقی مانده بیان میکنم گرچه خاطرات در سرزمین ملک پاسبان آسمان امامت وولایت حضرت علی بن موسی الرضا زیاد است

اردوی آموزشی خواهران طلبه و مربیان اقامه نماز ازسراسر کشور قرار شد درشهر مقدس مشهد الرضا  تشکیل شود.

از طرف ستاد اقامه نماز استان گیلان  وآموزش وپرورش تدارک دیده شده بود من که توفیق یار شد در جمع خواهران عزامی ازشهر سرسبز رشت به طرف این سفر آموزشی وزیارتی  همراه با  ائمه جماعت سراسر کشور اعزام شدیم

                          خاطره ای که از عطر نماز اول وقت سرچشمه گرفت ودر قلبم حک شد

             ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لد نک رحمه انک انت الوهاب

 

 در روز  اخر اقامتمان در این شهر مقدس بود که من اجازه گرفتم بروم با دوستان طلبه خودم در مشهد خدا حافظی کنم  

 بعد از خداحافظی به فکر تهیه یادگاری از این سفر زیارتی وعلمی که بخاطر نماز وقرآن بود بر آمدم . تصمیم گرفتم در بازار هتل الغدیر که قرآنهای نفیسی داشت ، قرآن تهیه کنم برای مرکز قرآنی که تازه در شهر رشت راه اندازی کرده بودم .

رفتم به سمت بازار الغدیر وداخل پاساژکه شدم دیدم اذان می گویند .وقت اذان در این پاساژموکتی پهن -میکردند  ونماز جماعت میخواندند . من از آنجاییکه زمان بسیار کمی داشتم وباید خود را  به بقیه اعضاء میرساندم . ماندم  که چکارکنم ؟

کمی فکر کردم ،اگر نماز بر پادارم به حرم نمیرسم .که سلامی بدهم واگردر مسجد کرامت که نزدیکی حرم است ویادگاری خاطرات رهبر عزیز در آن مسجد در دوران انقلاب برایم طبق خا طراتشان تداعی میشود بروم دوباره باید برگردم به بازارا لغدیر وقرآن تهیه کنم .در همین فکر بودم که یکدفعه به خودم گفتم : تو میخواهی با پول اندک کتاب قرآن بخری که آیا میشود یانه ؟ خدا میداند.؟ولی آنچه را که الان روبروی آن هستی نماز است اگر نماز بخوانی شاید به همه برسی ؟

برای خودم توی ذهنم به خودم جواب دادم .حتما خدا فراهم میکند که من موفق شوم .

وشروع کردم به نماز خواندن همراه جماعت اما قبل از نماز باز خطواطی به ذهن رسید . که درصف نماز آقایون تشریف داشتند .از طرف خانمها فقط من یکنفر بودم . برایم کمی مشکل بود ،آیا باز به نماز بایستم یا نه کمی دور برم را نگاه کردم ،شاید کسی بیاید به نماز ومن تنها نباشم دیدم  نه کسی از خواهران نمی آیند . بنابر این نماز را شروع کردم بعد از پایان نماز به اولین مغازهای که پشت سر من بود برای خرید قرآن رجوع کردم . پس از نگاهی به قرآنهای نفیس که چاپ بیروت بود ،وبرایم منظره زیبایی ایجاد کرده بود ، قیمت آنها را پرسیدم وهدیه آنها ده هزار توما نی ،ودوازده هزار تومانی وهمینطور به بالا بود . وبرایم خیلی زیبا بود ویکی را پرسیدم  فروشنده  جواب داد این دوره کاملش 30  هزار تومان میباشد .

من بسیار به آن نگاه کردم دیدم بسیار زیباست خطش رنگش چاپش برایم زیبا بود نحوه استفاده ایی که می خواستم در علوم قرآنی در کلاس از آن داشته باشم .

به فروشنده گفتم : آقا من این قرآن را میخرم اما با یک ربع سکه .

فروشنده گفت :آن ربع را ببر بازار تبدیل به پول کن ، من گفتم :من بلیط 30/1 دارم الان هم دیرم شده اصلا فرصت ندارم . باید هم حرم بروم هم به اردو یی که با آنها آمده ام ملحق بشوم .

فروشنده گفت : نمی دا نم  خودت برو بفروش ، گفتم : شما اینکار را بکن . ودر همین گفتگو بودم که خانمی در آن مغازه بود  از قبل آنجا نشسته بود حتی قبل از نمازم ولی من متوجه نشده بودم ، آن خانم از فروشنده  سوال کرد او چه میگوید ؟

فروشنده حرفهایم را برای آن خانم توضیح داد . وآن خانم که از ابتداء گویا شاهد من بود ه به فروشنده پیشنهاد ی داد .ومن هم مشغول به نگاه کردن به این قرآن نفیس بودم .

 یکد فعه فروشنده به من گفت :خانم خدا کمکت کرد . اصلا نیازی نیست نه پول بدهی ، ونه سکه  .

گفتم : چرا قرآن را نمی دهید ؟ گفت :  نه  ، این خانم تصمیم گرفته هزینه قرآن تو را هدیه کند . وشما سکه ات را بردار .

من خجالت  کشیدم  ، فکر کردم . وگفتم : آقا سکه را به بدهید  ومن راضی هستم .

 گفتم : خانم بفرمایید سکه مال شما . او گفت : لا  لا (نه نه)

یکد فعه فروشنده گفت : او کویتی است . فارسی بلد نیست  عربی صحبت می کند . من از او تشکر کردم ، گفتم : برای چه اینکار را کردی ؟

او گفت : ثواب هدیه خواندن .

من گفتم : پس لطفا  اسمتان را روی قرآن بنویسید  که همیشه بیاد شما باشم .

  ا و گفت : لا لا  .هدیه  هدیه  قرا ئت

گفتم : لطفا نام خودتان را بگویید ؟ که من شما را فراموش نکنم : فرمود : ام البنی

من گفتم : جالبه هرگاه  یاد ابوالفضل ام البنی کنم حتما شما را فراموش نخواهم کرد.

وبسیار برایم لذت بخش بود . که هم نماز خواندم ( اول وقت ) هم قرآن را که بعنوان یادگاری برای بچه های کانون می خواستم بخرم تهیه نمودم . و هم به امام رضا ( علیه السلام ) سلام دادم .

وهرگز این ماجرا را فراموش نمی کنم . این سکه ما جرا ها ی زیادی داشت که من یکی از آن ماجرا ها را برایتان تعریف کردم . و هنوز هم دلم می خواهد آن سکه را با خلوص نیت بدست آورده بودم . هدیه به قر آن نمودم وبرکات زیادی  از قرآن دیدم برایتان تعریف که وقت ذ یغ است .

قال علی علیه السلام : الصلواِِة عمود  الذین

 



  • کلمات کلیدی :
  • » ارادتمند دوستان خدایی
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    نجوایه برای کریمه اهل البیت(جمعه 87 آبان 10 ساعت 7:51 عصر )

    چه بگویم  روزی که به میلاد آغاز شد  ودرانتظار فرج  به غروب رسید

    الها ای خالق زیبا هر چه هست زحکمت بی منتهای توست 

    اما ای سبحان  این روز را روز ملی دختران نام نهادند

      بله ، دختران باید در این عصر همچون سرکار مرحومه طاهره  صفار زاده که افتخار زنان مسلمان

    جهان بود  وعمر شریفش را در خدمت قرآن  وباقیات  وصالحات  صرف نمود  (حیف که از میان ما به  مشعیت  الهی رخت بر بست وبه سرای باقی شتافت .) زندگی کنند . 

     بسی جای افتخار است بر قبری که تورا در آغوش گرفته است تو یک زن به تنها نبودی 

    چشمانت  به آیات الهی گره زده شده بود

    وانگشتانت  می نگاشت آنچه که قلبت از اسرار حق از نور الهی  بهرمند میشد . و به پاس زحمات شبانه

    روزی بر زبان جاری میساخت . ونتیجه آن زحمات اینک اثری  جاودان  درخدمت قرآن باقیست وچون از

    نور سرچشمه گرفت پس از تو هزاران نفر را در فراغت  گریاند وهزاران نفر را  به سوی تو فرا خواند  

    ودائیم الاثر است تلاش قلمهایت که کارفرمایش به لطف خدا بود .

     برای روح زیبایت درود فراوان می فرستم .

    امروز.اکنون  تونیستی اما همچنان علماء همیشه ایام  با اثرت زنده ای .

        افسوس اولین عید  اهل البیت را  در فراغ تو بسر می بریم  عیدی که به کریمه اهل البیت  تعلق کرفته است

    او که به راستی شایسته این خطاب پدر قرار گرفت  :  فداها ابوها ..................اری  قال  صادق علیه السلام : فداها    ابوها .............

    خدایا زنان ودختران ما را در این عصر که عصر انتظار است  وجهد تلاش است بسوی ذات حضرت حق هدایت کن .

    الها ..............غفات را هدیه کن در تمامی  سطوحش

    .پروردگارا در این دنیا وزیباییهای لهوو لعبش طبق

    آیاتت  مال والبنون زینت الحیات الد نیا  نام گرفته است، خدایا مارا توفیق استفاده   صحیح از نعمتهای الهیت  رابده

    الها : همچنانکه  شیطان نتوانست عمر سرکار خانم دکنر طاهره صفار زاده را به اسارت بگیرد بر ما نیز لطف کن  .انقطاع الیک را ...........

    چشمانمان باید در خدمت به خالق باشد  ودر او سیر نماید

    نتیجه آن خواهد شد  که فردای قیامت  خالق سبحان ندا دهد  اقراء وقرا ء

    (بخوان وبالا  برو )................

    معبودا ..............مارا برای زینت زهراء الگوی زنان عالم  خلق نمودی . پس تا دنیا هست مارا خدمت گذار واقعی حضرتش  قرار بده .

    به راستی صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را          تا دگر مادر گیتی چوتو بزاید فرزند را



  • کلمات کلیدی :
  • » ارادتمند دوستان خدایی
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    یحبوهم ویحبونه(جمعه 87 آبان 10 ساعت 7:9 صبح )

     

     

    بیا مولا

     امروز برایتان هم روزیست  زیبا

    مولا کی شود که بیایی

      وما را به توفیق نظاره لبخنند  زیبایت  بنشانی

     

    مولا منتظر نگاه هستم مولا نگاهمان را طولانی مکن  . امروز حضرت معصومه هم در انتظارت نشته

     مولا   ....................... 



  • کلمات کلیدی :
  • » ارادتمند دوستان خدایی
    »» نظرات دیگران ( نظر)

    از آسمون می باره دسته دسته ستاره(جمعه 87 آبان 10 ساعت 2:21 صبح )

     

    بزرگی نقل نمود هر کسی بخواهد به سیر الی الله برود باید یک راهنما  داشته باشد .

    قطعا حضرت معصومه بهترین راهنما بوده برای استاد اخلاق واستاد عرفان .

    الهی باز شبی دگر آمد

      خوشا ذاکر ین ونجوا کنند گان درگاهت الهی به آنان کا به درگاهت بیتوته می کنند  کی مژده وصل لقاء می دهی .

    خدایا ایام  عید است .

     الها کدام عیدی خوشتر از  درک حضورت  در جایگاهی که احسن الله خالقین  او  قلوبهم قرار داده است .

    خدایا با تو بودن خوش است

    اما دنیای  لهو ولعب با تمام  زیباییهایش بی تو صفا ندارد

     الهی به اشک زیباترین عابد سیر کوهت  به رخ محو شده در عنایت  حضرت دوست

      بگذر وببخشای عبد درگاهت را

     الها  محرومان درگاهت  همنشین  ابلیس لعینند .

    الها محبوبان درگاهت همنشین   اولیاءت  در عرش وفرش به تسبیحند .

    الها  انچه که  امشب به در گاهت آورده ام  آمرزش است .........................بپذیر  این عبد را که به هنگام عید میلاد، بزرگان  فراوان فراون می بخشند. 

     



  • کلمات کلیدی :
  • » ارادتمند دوستان خدایی
    »» نظرات دیگران ( نظر)


    لیست کل یادداشت های وبلاگ
    معرفی خادمان قرآن
    معرفی خادم قرآنی
    یاداشت های عاشقانه من ودوستم
    22 بهمن پیمانی دیگر
    [عناوین آرشیوشده]
     RSS 
     Atom 

    بازدیدهای امروز: 6   بازدید
    بازدیدهای دیروز: 0  بازدید
    مجموع بازدیدها: 21465    بازدید
    [ صفحه اصلی ]
    [ پست الکترونیک ]
    [ پارسی بلاگ ]
    [ درباره من ]

    » لینک دوستان من «
    » آرشیو یادداشت ها «
    » موسیقی وبلاگ اشتراک در خبرنامه «